کد مطلب:314606 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

حضرت عباس هر چه بخواهد در حق من بکند
10. در زمان ما رئیس پاسگاه ژاندرمری ارسباران - اطراف رودخانه ی مشهور ارس - (از تصریح به نام او كه به احتمال قوی از كسان او موجود باشند خودداری



[ صفحه 600]



می شود) برای یكی از اهالی محل بنایی كرده و او را وادار به پرداخت چهار هزار تومان می كنند. آن مسلمان بیچاره هم هر چه دفاع و استمداد و استرحام می كند مؤثر نمی شود. بالاخره ناچار چهار هزار تومان را كه تقریبا بیست سال از آن زمان می گذرد و مبلغ با ارزش و قابل توجه بوده - پرداخت كرده، می گوید: به حضرت عباس علیه السلام واگذار می كنم. همان رئیس پاسگاه بدجنس می گوید: حضرت عباس هرچه بخواهد در حق من بكند و همان روز سوار موتور شده به شهر خوی حركت كرده، ضمن راه تصادف كرده و استخوان رانش می شكند و مدتی هم در راه می ماند تا بستگانش خبردار شده، وسیله پیدا كرده به شهر می آورند. اتفاقا، روز جمعه هم بوده دكترها هم به اطراف مسافرت كرده اند، سرانجام معیوب و معلول شده به زندگی تلخ و ناگوار تا دم مرگ مبتلا می شود.